سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























عاشق دل شکسته...؟

 

شهریور 1381 بود که با یه دختر آشنا شدم . از راه تلفن . آخه اونقدر مغرور بودم که هیچ وقت غرور مردونم بهم اجازه نمی داد که از راه متلک بار کردن دخترا توی خیابون برای خودم دوست پیدا کنم . هر چند که به خاطر این غرور 3 سال توی غم عشق دختر همسایمون سوختم و با اینکه می دونستم اونم منو می خوادولی هیچ وقت به خودم اجازه ندادم که برم باهش حرف بزنم . از آخر هم پرید و رفت روی بوم یه نفر دیگه نشست . شاید اسم این غرور دیونگی باشه . اما این من بودم . من ...


نوشته شده در پنج شنبه 91/11/12ساعت 1:0 عصر توسط سعید نظرات ( ) | |


آخرین مطالب
» دق…
مانند یک بهار …
پسرک تنهایک شبی مجنون نمازش را شکست...
جان تو...
دیگر زمین بوی زندگی نمی دهد
کسی را روزگاری دوست داشته ام
عشق
تنهایی درد دارد..
عشقی دگر نمانده..!
[عناوین آرشیوشده]

Design By : WeblogBartar.com